سفارش تبلیغ
صبا ویژن



یک: وبلاگ دفتر چه خاطرات صرف نیست
خیلی از وبلاگ‌هارا می‌بینیم که صرفاً دفترچه‌های خاطرات مدرن شده هستند. وبلاگ‌هایی که آب و پیاز داغ در رفته‌ی بهترین یادداشتش می‌شود "امروز با مریم جون اینا رفتیم بیرون". به خودشان که بگویی جوابت می‌دهند که "کار ما استفاده بهینه از امکانات روزه. به جای اینکه کاغذ و جوهر مصرف کنم برق و اکانت خرج می‌کنم. عوضش کلی با کلاس‌تر می‌شه" خب البته این‌هم حرفیست. ولی توقع این را نداشته باشید که وبلاگتان وبلاگ پر بازدید و پر کامنتی باشد. شاید بیرون رفتن با مریم جون این‌ها برای شما اتفاق خارق العاده ای باشد ولی مطمئناً برای مخاطب تازه وارد وبلاگ شما اهمیت چندانی نخواهد داشت.
البته و صد البته حساب وبلاگ‌هایی که در قالب خاطرات روزانه، پیچیده ترین مسائل فلسفی را می‌گویند جداست. وبلاگ‌هایی مثل کلرجی‌من خدا بیامرز.

دو: اگر حرفی داری، خودت بنویس
درست است که گفتیم وبلاگ دفتر‌چه خاطرات شخصی نیست ولی به هر حال وبلاگ یک صفحه‌ی شخصی است. این یعنی نوشته های این وبلاگ را باید خودت بنویسی. درحقیقت خواننده‌ای که به وبلاگ شما سر می‌زند توقع دارد نوشته های شما را بخواند نه مقاله ای که پنج بار هم تجدید چاپ شده است.
اگر حرفی برای‌ گفتن داری خودت بنوس. شما در محیط اینترنت می‌نویسی. دنیایی که به ساده ترین راه می‌توان به اطلاعات دست پیدا کرد. پس فرقی نمی‌کند این مقاله در سایت تبیان منتشر شده باشد یا وبلاگ شما. اگر قرار باشد پیدا شود پیدا می‌شود.

سه: توقع زیادی نداشته باش
وقتی می‌پرسی چرا وبلاگ ثبت کردی شروع می‌کند برایت گفتن که اسلام به دنیا معرفی نشده است و ما باید در محیط اینتر نت دم از اسلام و مسلمانی بزنیم و دنیا پر از جنگ و جدال است و حق مردم بی‌گناه پایمال شده است و ظالمان به دنیا حکومت می‌کنند و و و و
از مصطفی مستور پرسیدم که تاثیر ادبیات بر اجتماع بیشتر است یا سیتما. جواب داد هردو هیچ تاثیری ندارد. می‌گفت اگر قرار بر تاثیر بود نباید فلان تعداد آدم در جنگ جهانی دوم کشته می‌شدند. نباید فلان تعداد آدم روزانه از گرسنگی بمیرند. نباید فلان تعداد دختر قاچاق شوند ... .
می‌گفت شما نباید دنبال نتیجه باشید. دنبال نتیجه بودن مساویست با سرخورده شدن. و این یعنی شکست.
انگیزه‌ی نجات دنیا از ظلم و جور داری داشته باش؛ ولی انتظار این‌را هم نداشته باش که با یک وبلاگ به این هدف برسی.

چهار: فعلاً بی‏خیال جینگول مینگول باش
اگر بخواهی وارد دنیای جینگول مینگول وبلاگستان شوی به طور کل راه را گم می‌کنی. منظورم از دنیای جنیگول مینگول کدهای جاوا اسکریپت و هر روز یه مدل قالب و قالب چهار ستونه یا سه ستونه و لینک باکس های تبلیغاتی و دامنه‌ی دات آی آر و دامنه های رایگان و... که اگر قرار باشد بشمارم تا ... طول می‌کشد.
شاید خیلی‌هایش خوب و حتی لازم باشد ولی درجه‌ی اول اهمیت با یادداشت‌ها است. اول یادداشت‌هایت را خوب و مرتب و منظم بنویس بعد اگر وقت داشتی می‌توانی یواشکی به دنیای جینگول مینگول وبلاگستان سربزنی.

پنج: بهترین تبلیغات کیفیت است
حق می‌دهم که بخواهی وبلاگ پر بازدیدی داشته باشی اصلا نویسنده می‌نویسد که خوانده شود. ولی هر کاری راهی دارد تبلیغات هم. عاجزانه تمنا می‌کنم این کامنت را برای کسی نگذار "وبلاگ پر محتوایی داری. عکس آخری هم جالب بود. لطفا به کلبه‌ی حقیرانه‌ی ما هم سر بزن"
اگر می‌خواهی زیاد خوانده شوی خوب و زیاد بنویس. وبلاگ با کیفیتی داشته باش مشتری‌هایت کم کم می‌آیند.

---------------------------------
پ‌ن 1) حرف‌های درگوشی...

پ‌ن 2) بازی تجربیات وبلاگ‌نویسی از اینجا شروع شده است که نوبت نوشتن به من رسیده بود.
قرار بر اینه که هر شرکت کننده در این ازی پنج نفر را دعوت کند
دعوت شده های من
یک: احمد نجمی
دو: مصطفی اسماعیلی
سه: دنیای سه خواهر
چهار: طلبه ای از نسل سوم
پنج: ناتانائیل
شش: سوتک



علی ::: سه شنبه 86/6/13::: ساعت 7:31 عصر

 نظرات دیگران: نظر



ساعت چهار شماره تلفن حامد احسان بخش را می‌گیرم.

اون‌ورخط:سلااااااااااااام
من:سلام حامد . صدات چقدر شبیه حسن شده
حسن: D: (لطفاً اشکال نکنید که از پشت تلفن نمی‌توان دونقطه دی را دید که خودمان بهتر می‌دانیم نمی‌توان دید. دونقطه دی)
من: به حامد احسان بخش بگو از کارهای جلسه اگه چیزی مونده من می‌تونم کمک کنم. وقتم خالیه
حسن:مطمئن باش کاری نمونده که بتونی انجام بدی. چون خودش با خیال راحت گرفته خوابیده


((اندر احوالات ذوب در کلام))

ادامه مطلب...

علی ::: جمعه 86/3/18::: ساعت 2:59 صبح

 نظرات دیگران: نظر



امروز که جمعه است، پنج روز از یک‌شنبه گذشته . یک‌شنبه نسخه‌ی نهایی نشریه‌ی وبلاگ نامه را برای نمایشگاه رسانه‌های دی‌جی‌تال آماده کردم "کردیم" دوستان خیلی زحمت کشیدند؛ بل‌اخث مظاهر . بل‌اخث حسن . بل‌اخث حامد . یه‌زره هم حامدآقا که اصفهان بود و طرح روی جلد رو تلفنی بهش سفارش دادم و وسط مهمونی طرح زد که با یه زره دست‏کاری چاپ شد. از همه‌ی این بل‌اخث ها بل‌اخث تر حاجآقا نجمی.
کلاً خیلی زحمت کشیده شد که به نظر من نتیجه هم داد. نشریه‌ی خوب و پر محتوایی از کار در اومد . راضی‌ام.
اگه بشه ماهیانه‌اش رو بزنیم خیلی خوب میشه.
تهران نرفتم  .
....................................................

دو سه باری سر ‌ِ سفره قرار شد هر کس یه دعایی بخونه . فکر کنم هر دو سه بار حاج فضل الله این دعا رو خوند.
خدایا اعمال ما را به‌دور از ریا بدار.



علی ::: شنبه 86/2/29::: ساعت 11:0 عصر

 نظرات دیگران: نظر



اول اینکه خیلی ممنون بابت اون همه ابراز مهر نسبت به ادامه‌ی کار وبلاگ و نسبت به نویسنده‌ی این وبلاگ و نسبت به تکانیده شدن این وبلاگ و ...!!!
....................................................

دوم اینکه علت تکانیده شدن همیشه تار گرفتنیدن نیست. که البته در این مورد بود .
....................................................

سوم اینکه وبلاگم رو نقد کردند .
از قبل ترش می‌گم . 
چند هفته‌ای میشه که به همت دفتر توسعه‌ی وبلاگ دینی، سِری جلساتی رو شروع کردم "کردیم" به عنوان جلسات هفتگی نقد وبلاگ. هر هفته وبلاگ‌ی که قرار‌‌ ِ هفته‌ی بعد نقد بشه رو مشخص می‌کنیم و تو طول هفته وبلاگ رو دقیق مطالعه می کنیم و پنج شنبه ها ساعت ده تا دوازده با حظور مدیر وبلاگ نقد اون وبلاگ نقد می‌شه .
اینکه چرا نقد باید حظوری باشه و مگه وبلاگستان فضای مجازی نیست و مگه وبلاگ یک صفحه‌ی شخصی نیست و به کسی چه و اصلا چه لزومی به نقد گروهی هست و چرا اعلان نکردم "نکردیم"؛ دلیل داره. 
هر کس دوست داره در این جلسات شرکت کنه خبر بده . 
می‌گفتم . البته نمی‌گفتم، می‌نوشتم، حتی نمی‌نوشتم، می‌تایپیدم. خلاصه اینکه نقد شدیم . نقد سنگینی هم شدیم. از ریخت وبلاگ بگیرید تا لوگو تا شیوه‌ی نوشته ها تا موضوع ها تا طولانی نوشته ها تا گنگ و معما وار نوشته ها تا تار بستن ها تا سوت و کور بودن ها کلاً تکانیده شدیم اساسی.
این شد که تصمیم به تکانیدن گرفتیم که مایلی اثاره.
....................................................

تکانوندنا و ما یلی اثاره.



علی ::: جمعه 86/2/28::: ساعت 12:31 عصر

 نظرات دیگران: نظر



.

علی ::: پنج شنبه 86/2/20::: ساعت 4:19 صبح

 نظرات دیگران: نظر



   1   2   3      >
 
Yahoo mail